


Whatsapp #: +90 552 297 46 51

پخش زنده راديو براى نجات جانها
خدای واحد در کتاب مقدس چطور وجود سه شخصیت یا تثلیث را در ذات مقدس خود تشریح می کند؟
آیا ممکن است فقط یک نقطه از کتاب مقدس حذف شده باشد؟

چرا خدا برای جذب کردن جهان،
می بایست یک نوزاد بفرستد؟
بیایید همراه من پاسخ را پیدا کنیم، اما از راه یک داستان تکاندهنده.
در انجیل مرقس، یک پدر رنجدیده را میبینیم:
در مرقس ۹: ۱۷–۱۸، این مرد مشکل خود را توضیح میدهد:
«استاد، پسرم را نزد تو آوردم؛ او روحی لال دارد. و هر جا که او را بگیرد میاندازدش، چنانچه کف برآورده، دندانها بهم میساید و خشک میگردد. …»
عیسی پیش میآید و از پدر سؤال میکند:
آیه ۲۱: «عیسی از پدر پرسید: از چه زمانی این اتفاقها شروع شد؟
گفت: از کودکی.»
مرد گفت: «میتوانی کمکش کنی؟»
آیه ۲۳ – عیسی فرمود: بله، اما یک شرط دارد:
اگر بتوانی ایمان بیاوری، برای آنکه ایمان دارد همه چیز ممکن است.»
آیه ۲۴ – و پدرِ درمانده پاسخ داد:
و بلافاصله پدر طفل فریاد برآورده، گریهکنان گفت: «ایمان دارم ای خداوند، بیایمانی مرا امداد فرما.»
همان ذره ایمان کافی بود تا معجزه رخ دهد.
چند لحظه بعد، کتاب مقدس میگوید عیسی پسر او را شفا داد.
پدر پسرش را دوست داشت… اما سالها شاهد بود چگونه شیطان او را آزار میدهد و دیگر طاقت نداشت.
وقتی ما روز به روز بیعدالتی میبینیم، قلبمان سخت میشود—و برای بعضیها همین باعث میشود ایمانشان به خدا فرو بریزد.
شنیدی پدر چه گفت؟
شرط عیسی را برآورده کرد: «ایمان دارم ای خداوند… بی ایمانی مرا امداد کن.
این اتفاق امروز، در قرن ۲۱ هم رخ میدهد.
بزرگسالان هنوز میگویند:
نمیدانم چه کسی صدایم را میشنود… این یعنی اعتراف به اینکه به خدا و قدرت خدا بی ایمان هستند.»
خدا از آن باخبر است. نمیخواهد تو را بهخاطرش داوری کند. و میخواهد: «یک لحظه فقط به بچهها نگاه کنی.»
وقتی کودک بودم، هر چیز را باور میکردم.
بعضی چیزها احمقانه بود:
یک بار بزرگسالی شوخی کرد و گفت «ماه از پنیر سوئیسی ساخته شده!» من هم باور کردم.
بار دیگر، یک برنامه تلویزیونی هشدار داد «هیولاها زیر تخت هستند!»… و البته منِ هفتساله باور کردم.
دنیا پر از ادعاهای بچگانه و خندهدار است…
اما برخی چیزها اصلاً خندهدار نیست—چون خدا هنوز با کودکان به نحوی صحبت میکند که با بزرگسالان کمتر چنین میکند.
وقتی کودک بودم، برای هرچیزی به خدا ایمان داشتم و قلبم هنوز زخمها و سرخوردگیهای دوران بزرگسالی را نچشیده بود…
سالها بعد بود که شروع کردم خدا را مقصر خرابکاریهای انسان بدانم—و در ذهنم سطل و طی به دست خدا بدهم تا مشکلاتی را که هرگز تقصیر او نبود «تمیز کند.»
حقیقت تلخی هست: وقتی بدی را در دنیای اطراف خود میبینیم—سخت میشویم.
برای همین باید نگاه از دنیا برداریم، و چشم بدوزیم به خدایی پاک و قدوس.
عیسی گفت: «اگر بتوانی ایمان بیاوری… همه چیز ممکن است.»
به چه ایمان بیاوریم؟ اینکه عیسی قدرت دارد زخمهای ما را شفا دهد… و اینکه میتواند به ما حیات جاودان در آسمان عطا کند.
این پیامی است در سطح سادگی و اعتماد یک کودک—نه ذهنِ تلخ و خسته از زندگی.
مسیح همین را گفت:
متی ۱۸ :۳ – «اگر مانند کودکان نشوید… هرگز داخل ملکوت نخواهید شد.»
عیسی میتوانست بهعنوان یک پادشاه وارد جهان شود،
اما برعکس… بهصورت یک نوزاد آمد. چون ما هم باید به همین شکل نزد او بیاییم:
ناتوان، اعتمادکننده، تسلیمشده.
یوحنا فصل ۱ میگوید خدا با نهایت فروتنی نزد ما آمد:
در ابتدا کلمه بود… و کلمه خدا بود.»
این کلمه همان کلام قادر خداست که آفرینش را ساخت.
اما انسان او را رد کرد—و گناه وارد جهان شد.
محبت خدا چنان عمیق بود که آسمان را ترک کرد و در میان انسانها ساکن شد.
یوحنا ۱ :۱۴: «و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد… پر از فیض و راستی.»
هدف او نجات ما از لعنت گناه بود.
یوحنا ۳: ۱۶ میگوید چرا:
زیرا خدا جهان را اینقدر محبّت نمود که پسر یگانهمولود خود را داد تا هر که بر او ایمان آوَرَد، هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد.
ایمانِ نجاتبخش یعنی چه؟
نه اینکه همه جوابها را بدانیم—بلکه تسلیم شدن به کسی که همه جوابها نزد اوست.
مهمترین بخش:
اول باید باور کنیم مشکلی داریم:
گناه ما ما را از خدا جدا کرده است (رومیان ۳: ۲۳).
بعد باید بفهمیم گناه ما را به جدایی از خدا و مرگ محکوم میکند (مکاشفه ۲۱ :۸).
اما خبر خوش این است:
رومیان ۶: ۲۳: «هدیه خدا حیات جاودان است.»
این هدیه یعنی پرداخت کامل تمام گناهان ما توسط مسیح خداوند — چون عیسی کامل بود.
گام بعد: با ایمانِ سادهٔ کودکانه، او را بخوانیم. رومیان ۱۰ :۱۳ میگوید: «هر که نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت.»
و در نهایت: اعتماد و پذیرش اینکه هیچ راه نجات دیگری نیست. اعمال ۴ :۱۲: و در هیچکس غیر از او نجات نیست زیرا که نامی دیگر زیر آسمان به مردم عطا نشده که بدان باید ما نجات یابیم.»
آیا ممکن است که صحنهٔ آخور و نوزادی مسیح… آن تصویر عجیب از اینکه خدای قادر خودش در بدن یک نوزاد قرار گیرد… پیامی برای انسان گناهکار باشد؟
پیام این است:
خدا را نه دانشمندترین الهیدانها، بلکه ایمان سادهٔ کودکانه مییابد، یافت و ملاقات کرد.
آیا این همان پیامی است که تا امروز از دست داده بودی؟
